۰۱ مرداد ۹۴ - ۲۲:۴۵ آزاده حسین زاده ۰ نظر
احمد شاملو ,

در چهار راه فصول

به جست و جوی تو

بر درگاه کوی می گریم،

در آستانه دریا و علف

به جست و جوی تو

در معبر بادها می گریم

در چهار راه فصول

در چارچوب شکسته پنجره ای

که آسمان ابرآلوده را قابی کهنه می گیرد

به انتظارتصویر تو

این دفتر خالی

تا چند، تا چند

ورق خواهد خورد؟

جریان باد را پذیرفتن

و عشق را

که خواهر مرگ است

و جاودانگی رازش را با تو در میان نهاد.

پس به هیئت گنجی در آمدی:

بایسته و آزانگیز

گنجی از آن دست

که تملک خاک را و دیاران را

از این سان دلپذیر کرده است!

نامت سپیده دمی است

که بر پیشانی آسمان می گذرد

متبرک باد نام تو!


احمد شاملو

۰ نظر

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

منتظر اظهار نظر شما نیز هستیم!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی