۰۷ مرداد ۹۴ - ۰۰:۱۴ آزاده حسین زاده ۱ نظر
سید علی صالحی ,

مثل ری را

حالم خوب است

هنوز خواب می بینم ابری می آید

و مرا تا سر آغاز روییدن بدرقه می کند

تابستان که بیاید نمی دانم چند ساله می شوم

اما صدای غریبی مرتب می خوانَدم

تو کی خواهی مرد !؟

به کوری چشم کلاغ ؛ عقابها هرگز نمی میرند

مهم نیست 

تو که آن بید لب حوض را به خاطر داری

همین امروز غروب

برایش دو شعر از نیما خواندم

او هم خم شد بر آب و گفت :

گیسوانم را مثل ری را بباف .


سید علی صالحی

۱ نظر

  • هر کدام از ما به نوبه‌ی خود، بی‌همتا و بی‌مانندیم. شما در دنیا هیچ کس را نمی‌توانید مشابه خود پیدا کنید

منتظر اظهار نظر شما نیز هستیم!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی