گاهی
هنوز هم
گاهی
از پسِ پنهان ترین پرده ها
دستی پیدا
با هزار پروانه به یکی سوزن ِ سرخ می آید،
مشغول دوختن پلک های من می شود.
می گوید
نمی خواهم بر حقیقتِ این همه اندوه
گواهی دهی!
نمی خواهم خوابِ آب و بوی باران را
ببینی!
نمی خواهم خیالِ باد و وزیدنِ واژه را
بشنوی!
سید علی صالحی
سلام