۱۴ مهر ۹۴ - ۲۲:۵۹ آزاده حسین زاده ۱ نظر
یغما گلرویی ,

برای مریم

تو را دوست‌ می‌دارم‌

و با تو

دیگَرَم‌ به‌ بیداری‌ این‌ گستره‌ی‌ خاموش‌ُ آدمیانش‌ نیاز نیست!

چرا که‌ تو چهار فصل سرزمین‌ منی:

سردتر از زمستان سقّز،

گرم‌تر از تابستان‌ اهواز،

سبزتر از بهار لاهیجان،

و مطلّاتر از پاییزِ برگ‌افکن‌ چی‌چست!


یغما گلرویی


پ ن: برای مریم دوست بسیار عزیز و مهربانم.سپید بخت باشی خواهر نازنینم.

۱ نظر

  • چقدر خوبه که تو هستی
    چقدر خوبه تو رو دارم
    .
    این مدت که نبودم همیشه تو فکر سفر مشهدت بودم. دلم می خواست کلی برام تعریف کنی.
    یه کامنت هم برات گداشته بودم قبل رفتن ولی نمی دونم ثبت شد یا نه.
    .
    راستی از این ترم کارورزی دارم. هفته ای یه روز باید برم مدرسه.
    از طرفی خیلی خوشحالم از طرف دیگه نگران برخورد معلمی که مهمون ناخوانده ی کلاسشم.
    وااای این ترم کارام خیلی زیاده.
    .
    و اینکه حواسم هست این روزا سرت شلوغه.
    .
    چرا اینجا شکلک نداره؟ اینجوری انگار کامنت آدم روح نداره.

  • مهتاب مهربانم اون روزا خیلی دلم میخواست باهات حرف بزنم، متاسفانه کامنتت ثبت نشده بود.

    میگم برایت از همه چیز...
    از کاروزی که گفتی من رو یاد خواهرم سارا انداختی که حدود بیست سال قبل دانشجوی تربیت معلم بود و کارورزی میرفت و همیشه از شاگردان معلمان مدرسه برایم تعریف میکرد.مطمئن باش که روزهای خوب و شیرینی رو در پیش داری.آرزوی روزهای خوش و موفقیت را برایت دارم عزیزم

منتظر اظهار نظر شما نیز هستیم!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی