گاهی...
گاهی همینطوری از خانه بزن بیرون
بیخیالِ هر چه که هست!
وَهمِ هوا از حیرتِ نمورِ علف لبریز است
خنکاست
خدایی کن!
عشق همین است دیگر.
تو باید از گردنههای بارانگیرِ بسیاری بگذری
این را پایت نوشتهاند.
دست بردار دختر!
گاهی باید تنها برای یکی پارهنور،
شنیدنِ یک تکه، یک ترانه حتی
همتایِ صبوحکشانِ سحری
از هزار و یک شبِ این آسمانِ خوابآلوده بگذری!
خیال کردی تو
عشق فقط لابهلایِ کلماتِ سادهی من است؟
هوو ... راهها مانده تا خیلی غروب!
سیدعلی صالحی
سلام آزاده جونم. خوبی؟
وااااای فوق العاده بود.
اصلا مدرسه که میرم روحم تازه میشه، حالم خوب میشه، اصلا کیف می کنم.
انگار روح جدیدی در من دمیده شده، خیلی عالیه!