خداوند
گویند خدا در بلندی هاست
اما اگر به فراز کاج ها نظر کنی
او را نخواهی دید
و اگر ژرفای کوه ها را بکاوی
او را در زر و سیم نخواهی یافت
اگر چه نور او از هرچه شکوهمند و زیباست می درخشد
چقدر او خوب و مهربان است
که زمین و آسمان را بر چهره افکنده
و خود را چون رازی که به خاطر عشق پنهان می کنند
در پرده داشته است
اما من همچنان احساس می کنم که آغوش گرم او
به هر جا و در هرچه به چشم و گوش می آید
به سوی من گشاده است
چنانکه گویی مادر مهربانم
نیمه شب لبهایش را بر پلک های بسته ی چشم من می نهد
مرا نیمه بیدار می کند و می گوید
نازنین،
حدس بزن چه کسی تو را در تاریکی بوسیده است.
الیزابت بَرِت برونینگ