صدایت که میکنم، نزدیک باش
خدایا کمکم کن اگر کسی با من ناراستی می کند، من با او راستی کنم.
اگر کسی رهایم می کند، من به او خوبی کنم.
اگر از یکی کمکی خواستم و نکرد، وقتی او سراغ من آمد، من بخشنده باشم.
اگر یکی قهر می کند، من پیشش بروم.
کمکم کن اگر یکی پیش دیگران بدی هایم را می گوید، همه جا خوبیاش را بگویم
و اگر یکی به من خوبی می کند، درست تشکر کنم و اگر بدی هم می کند، فراموش کنم.
خدایا! کمکم کن موقع فرو بردن عصبانیتم؛ موقع آشتی دادن مردم، موقع دوست کردن آدمهایی که از هم دورند، موقع پنهان کردن بدیهای دیگران، موقع مهربانی، موقع فروتنی و موقع خوشرویی، به قشنگی بنده های خوبت باشم؛ به زیبایی آنها باشم که از تو حساب می برند.
.
.
خدایا! من طاقت سختی زیاد ندارم و برای بلاهای تلخ، خیلی صبور نیستم.
خودت به تنهایی، آرزوی مرا برآورده کن و هوای مرا داشته باش.
حواست به من باشد. در همه کارهایم، هوای مرا داشته باش؛
چون اگر بسپاری دست خودم، درمانده میشوم و همان کاری را نمیکنم که مصلحتم باشد.
.
.
با ذوق و شوق، راه افتادهام. چون به تو خیلی مطمئنم، با خودم امید آوردهام.
میدانم اگر زیاد بخواهم، پیش آن همهای که تو دارى، کم است.
میدانم اگر سهم بزرگی بخواهم، پیش آن همهای که میتوانى، کم است.
لطف تو، با خواستن کسى، کم نمیشود. وقت بخشیدن که میشود، دستت بالای هر دستی است.
من اولین امیدواری نیستم که پیش تو میآید و هدیهاش میدهى؛
اولین نیازمندی نیستم که کمک میخواهد و بهش لطف میکنى؛
خدایا!
دعای مرا هم جواب بده؛ صدایت که میکنم، نزدیک باش؛
صحیفه سجادیه، ترجمه فاطمه شهیدی